محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ جنگ بیدلیل بالاگرفته بین هواداران تیمهای لیگبرتری با محوریت رقابت دوبهدوی پرسپولیس و استقلال و چندبهدوی تیمهای شهرستانی با ۲ تیم اصلی تهرانی برای چندهفته به رقابت چندبهیک تیمهای شهرستانی و استقلال با پرسپولیس تبدیل شده بود. بهانه هم حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا بود.
در این شکی نیست که تبلیغات بیثمر و خندهدار تلویزیون و دیگر رسانههای جمعی برای اینکه پرسپولیس را نماینده کل فوتبال ایران نشان دهند و بخواهند همه را بهزور هم که شده، یک روز پرسپولیسی کنند، بیاثر بوده و هست.
پرسپولیس، پرسپولیس است و قهرمانیاش دل هوادارانش را شاد میکرد و برای آنان افتخار میآورد و باختش هم رقیبان را خوشحال میکرد و زمینه کریخوانی را برایشان فراهم میآورد. اما بحث اصلی این نیست. بحث، دلیل این همه دشمنی بین هواداران تیمهای مختلف است. دشمنیای که سالهای سال در حد یک کلکل ساده و شیرین و سرگرمکننده بود، اما آتشی که صفحههای هواداری به جان هواداران نوجوان و گاهی جوان ۲ تیم انداختهاند، کار را به جایی رسانده است که هرکس از بیرون وارد فوتبال ایران شود، گمان میکند ریشه رقابت مثلا پرسپولیس با سپاهان یا استقلال با تراکتور به یک جنگ پرکشتوکشتار در ۱۰۰ سال پیش برمیگردد یا یکی از ۲ تیم طرفدار یک فرقه دینی است و دیگری طرفدار پروپاقرص آیین دیگر! درحالیکه این آتشی است با منشأ نامعلوم که هیزمش مغز و اعصاب نوجوانان متعصب است و گرمایش به جان صفحههای هواداری میریزد؛ وقتی پولهای میلیونی تبلیغات به حسابشان واریز میشود.
از حضور عیسی آلکثیر و حماسهسراییهای میثاقی و احمدی و طعنهزدن به ایافسی و بعضی عقدهگشاییها تا تبلیغات مجازی اینستاگرامی که انگار داشت گلادیاتورها را برای نبرد مقابل لشکر بربرها آماده میکرد، همه برای پرسپولیس دست روی نسخه قدیمی و جواب پس داده غیرت و حمیت ایرانی و مرد روزهای سختبودن گذاشته بودند. انگار از آذر ۷۸ و برد شانسی مقابل استرالیا که نام حماسه گرفت، مد شده است که همه بازیهای سخت را با شوک عاطفیدادن و بادکردن بازیکنان یکجوری دربیاوریم.
اما راستش چندسالی است که دیگر این نسخه جواب نمیدهد یا دستکم در بیشتر وقتها این تاکتیک برتر و سواربودن بر بازی از منظر فوتبالی است که تیم برنده و قهرمان را مشخص میکند، نه ساخت دشمن فرضی و جنگجو فرستادن به میدان. درباره بازی پرسپولیس هم هرچند تیم ۳ محروم با دلایل مختلف و چندین یار جداشده با دلایل معلوم داشت، شارژ روحی تیم با تکیه بر محرومیت عیسی، درنهایت یک بازی را درمیآورد، نه جام را!
از مهرداد پولادی که در جام ملتهای آسیا بازی صددرصد برنده ما مقابل عراق را با خطای کودکانه و اخراجش به پنالتی و بعد هم باخت کشاند تا مسعود شجاعی که در بازی حساس ایران-کره مقدماتی جامجهانی در تهران اخراج شد و شانس آورد که تیم درنهایت یک-صفر بازی را درآورد تا چیپ عجیب یحیی در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴، خیلی وقتها شارژکردنهای عجیبوغریب روحی بازیکنان در لحظات خاص و پراضطراب، پیامرسانی عصبی بین مغز و عضلات را دچار اختلال میکند و ناگهان طوری میشود که دست علی علیزاده در دقیقه ۹۰ شهرآورد بالا برود و پنالتی مفت و مسلمی تقدیم پرسپولیس شود. اما اینگونه اتفاقات و اشتباهات فقط اشتباهات دهههای دور و سالهای گذشته فوتبال ایران نیست. همین یک هفته پیش مهدی شیری، دقیقه ۵۰ فینال آسیا، دلش خواست که وسط محوطه جریمه دستش را تا جایی که میتواند بالا ببرد تا بالأخره
توپ به دستش بخورد و موفق هم شد و پنالتی را داد و شاید امیدها را در همان دقایق ناامید کرد.
بعد هم با تو بمیری، من بمیرم علی پروین و پویشهای فحش ندهید و روحیه تیم را نگاه دارید، از همه خواسته شد که به شیری حملهای نشود. اصل بحث هم درست است و نباید بهدلیل یک اشتباه کسی را به فحش کشید، اما پولهای میلیاردی و عزت و احترامهای آنچنانی بازیکنان، بالأخره باید یکجا به درد بخورد یا نه؟ اگر آنجایی که باید پول حرفهای گرفتن به حرفهایگری تبدیل شود، فینال آسیا نیست، پس کجاست؟ به نظر باید بین انتقاد و توهین فاصله گذاشت و در این جور مواقع اتفاقا انتقاد کرد تا شر این ناهماهنگی عصب و عضله در لحظات حساس از سر فوتبال ما کم شود.
پرسپولیس باخت و هیچ افتخار و خوشحالی در باخت نیست، اما بعضی فرهنگهای مثبت جاافتاده در تیم پرسپولیس، نهتنها جای قدردانی دارد که باعث شگفتی است. آن هم در فوتبالی که تیمها بعد از یک باخت ساده، همه در اینستاگرام دستبهقلم میشوند و مربی فحش میدهد و بازیکنان هوادار را تهدید به ترک تیم میکند و هواداران بازیکن را به فحش میبندند. پرسپولیس و کادر فنی و بازیکنان و بهتبع آن هوادارانش، چه در باخت و چه برد، حرفهای رفتار میکنند.
پستهای یکدست پس از پیروزی برای تقدیم به هواداران و عذرخواهیهای گروهی پس از باخت، حرکتی است که تقریبا در هیچ تیم ایرانی دیده نمیشود. اما این حرکت بازیکنان و کادر پرسپولیس، فرهنگی را در هواداران هم جا انداخته است که دیگر فحاشی و انتقادهای بیمعنا و بروز خشم در آن معنا ندارد. باخت تلخ بود و دلیلش هم اشتباهات اعضای تیم، اما باید این را هم به یاد داشت که پرسپولیس با همین سبک اتحاد بین بازیکنان و حمایت آنها از یکدیگر در روزهای سخت و حمایت هواداران از آنان است که ۴ سال پیاپی قهرمان ایران شده و ۲ سال از این ۴ سال به فینال آسیا رفته است، تا این شکل از پشت یکدیگر بودن، از طریق کادر فنی به بازیکنان تزریق شود و بازیکنان در بین خودشان آن را حل کنند و بهتدریج به هواداران منتقل کنند. شاید پس از باختهای اینچنینی، قرمزی پرسپولیس کمرنگ شود، اما حالاحالاها محو نمیشود.